consciousness 2006
من در مغز من نیست. من یک دنیا هستم که داخل مغز من هست. من یک کپیِ دنیا هستم
me is the world in me
توضیحات:
من در مغز من نیست. (دنبال آن بازنمایی آن در مغز نگردید.) من آن دنیایی ست که در حال تجربه کردنش هستی (هست). دنیایی که در حقیقت بازنمایی ای در داخل مغز من است(؟). من یک کپی از جهان بیکران است که، برای خودش، در آنجا، وجود مستقلی دارد.
توضیحاتِ توضیحات:
متوجه وجود چیزی در جهان نمیشویم مگر آنکه در جایی از مغز ما خانه کرده باشد و شروع به وجود داشتن/existance در آنجا کرده باشد. مغز ما نسخه ای از جهان بیکران بیرون را در درون خود میسازد و بطور اقتصادی جا میدهد. آن جهان، بطور مستقل، زنده است. وجود آن را تجربه می کنیم (گاهی با اضافات). ما تنها وجود آن نسخه بدلِ کیهان را تجربه میکنیم.
me is the world in me
توضیحات:
من در مغز من نیست. (دنبال آن بازنمایی آن در مغز نگردید.) من آن دنیایی ست که در حال تجربه کردنش هستی (هست). دنیایی که در حقیقت بازنمایی ای در داخل مغز من است(؟). من یک کپی از جهان بیکران است که، برای خودش، در آنجا، وجود مستقلی دارد.
توضیحاتِ توضیحات:
متوجه وجود چیزی در جهان نمیشویم مگر آنکه در جایی از مغز ما خانه کرده باشد و شروع به وجود داشتن/existance در آنجا کرده باشد. مغز ما نسخه ای از جهان بیکران بیرون را در درون خود میسازد و بطور اقتصادی جا میدهد. آن جهان، بطور مستقل، زنده است. وجود آن را تجربه می کنیم (گاهی با اضافات). ما تنها وجود آن نسخه بدلِ کیهان را تجربه میکنیم.